انگارهسازی Image making - خلاصه تحقیق خانم اصلانی
به نام خداوند بخشنده مهربان
«ژان بودریار» معروفترین و جنجالیترین نظریهپرداز پست مدرنیته است. وی استدلال میکند که جوامع پسامدرن از تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات اشباع و به عصر وانمایی (شبیهسازی) وارد شدهاند.
پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی همواره با مضامینی همچون ابهام، پیچیدگی و عدم قطعیت شناخته میشود. از جمله این مفاهیم میتوان به وانمایی و فراواقعیت اشاره کرد. از دیدگاه بودریار، امروزه واقعیت جایگاه حقیقی خود را از دست داده و به واسطه مفهوم وانمایی و سیطره آن بر تمامی ابعاد زندگی بشر به فراواقعیت بدل شده است. بودریار مدعی است این مفاهیم متأثر از سلطه روزافزون رسانههای جمعی و تکنولوژی پیشرفته منجر به ظهور وضعیت پسامدرن شدهاند.
بودریار مینویسد: «پیامی که رمزگشایی و به طور درونی و ناخودآگاهانه «مصرف» میشود، مفهوم آشکارِ اصوات و تصاویر نیست، بلکه این پیام، الگوی مقید کنندهای از تفکیکِ واقعیت به نشانههای متوالی و معادل است.
بودریار برای آنان که اصرار دارند مخاطبان اغلب در فرایند تولید و مصرف مشارکت میکنند، میگوید که رسانهها را نمیتوان دموکراتیک ساخت، زیرا ظرفیتِ فنی سیستم ارتباطی همچنان در حالت یکسویه تعریف میشود. به زعم وی، روند تکثیر اطلاعات و مسکوتسازی تودهها، به ناپدید شدنِ «معنا» به طور کلی منجر شده است. او معتقد است سرعت پیامهای رسانهای، تجربه ما از زمان و مکان را پارهپاره کرده است.
برداشت بدبینانه از این فرایندها به این احساس فزاینده منجر شده است که فرهنگ امروزی سرشتی بیعمیق و یکبار مصرف دارد. اگر هیچ چیزی تا ابد پایدار نخواهد بود، پس هیچ چیزی ارزش باور کردن را نیز ندارد. وجه دیگر نظریه رسانهای بودریار، توجه او به وانمایی (شبیهسازی)ها و امور فراواقعی است. پیشرفت عصر مدرن به سوی وانماییها، از طریق پشت سرگذاشتنِ سه مرحله تاریخی صورت گرفته است.
وانماییِ مرتبه سوم با نظام نشانهها برابر است و هیچ ارتباطی با واقعیت یا بازنماییِ واقعیت ندارد، اما این غیبت یا عدم حضور را مخفی میکند. فراواقعیت، پیامد تصور و تخیلِ شبیهسازی شده است که بودریار آن را شبیهسازیها یا وانماییها مینامد. شبیهسازیها واقعیت را انکار نمیکند، بلکه تمایز بین تصویر و دیگر مراتب تجربه را محو میکند. یا به عبارتی، مرز بین تصویر و واقعیت را مخدوش میسازد.
به زعم بودریار، آن چه ما با آن سروکار داریم، وانمایی فراواقعیت و شباهتهاست، زیرا انتقال نشانهها به هیچوجه اشارهای به چیزهای واقعی نیست.
بر اساس مفهوم وانمایی، ما دیگر نمیتوانیم حلقه ربطی بین حقیقت و افسانه، واقعیت و وانمایی، سطح و عمق بیابیم.
بنابراین، پسامدرنیسم نفیکننده هدف مدرنیسم برای پیدا کردن حقیقت درونی پنهان در پس جلوههاست.
تناقض در این است که درست در همان مرحلهای که جهان بیش از حد آکنده از اطلاعات میشود، خالی و عاری از معنا میشود. هیچ چیز نمیتواند از واژگون شدنِ واقعیت توسط «نشانههای تهی» در امان بماند.
به اعتقاد بودریار، وانمایی از چنان نیرویی در پست مدرنیته برخوردار است که عملاً بر «واقعیت» غلبه میکند؛ حضور همه جایی امر فراواقعی اکنون چنان است که هر گونه تمایزی میان واقعی و فراواقعی کاملاً توهم است.
🔺️انگارهسازی (تصویرسازی) خبری Image making
▪︎ تکنیکهای مهم در انگارهسازی:
تلقین و تکرار و القا در ابعاد وسیع
▪︎ امپریالیسم امید از انگارهسازی به عنوان یکی از ابزار خود استفاده میکند.
▪︎ در انگارهسازی واقعیت را غلب میکنند. ⬅️ دگرگونی واقعیت و دوگانهسازی (ما و دیگری)
▪︎ ارزشها را ضدارزش، نقاط قوت را نقاط ضعف و برعکس میکنند.
🔻وانمایی: مطرح شده از طرف بودریا و مارک پوستر
۱- رد افکار مدرنیستی
۲- هیچ چیز واقعی نیست
۳- هیچ چیز اصیل نیست
۴- لذتجویی مهم است
۵- معانی بیشمار است
۶- استقبال از تنوع برداشتها
۷- استقبال از تقلید
۸- به رسمیت شناختن تخیل افراد عادی
▪︎ چیزی ساخته میشود که اصلا واقعیت نیست.
▪︎ رسانهها میتوانند فراواقعیت بسازند. (پست مدرنیسم)
▪︎ وانمایی برگرفته از پست مدرنیسم است.
با احترام - پورصالحی
- ۰۲/۰۳/۱۴